تاریخچه آبله
منشا آبله ناشناخته است. یافته های بثورات آبله مانند روی مومیایی های مصری نشان می دهد که آبله حداقل 3000 سال است که وجود داشته است. اولین توصیف مکتوب بیماری مانند آبله در چین در قرن چهارم میلادی (عصر رایج) ظاهر شد . توصیفات مکتوب اولیه نیز در قرن هفتم در هند و در قرن دهم در آسیای صغیر ظاهر شد .
برای ارتباط با بهترین متخصص زنان در تهران با دکتر طاهره فروغی فر تماس بگیرید.
گسترش
مورخان گسترش جهانی آبله را در رشد تمدن ها و اکتشافات دنبال می کنند. گسترش راه های تجاری در طول قرن ها نیز به گسترش این بیماری منجر شد.
نکات برجسته تاریخ
- قرن ششم : افزایش تجارت با چین و کره آبله را به ژاپن آورد.
- قرن هفتم : گسترش اعراب باعث گسترش آبله در شمال آفریقا، اسپانیا و پرتغال شد .
- قرن یازدهم : جنگ های صلیبی آبله را در اروپا گسترش داد .
- قرن پانزدهم : پرتغال بخشی از غرب آفریقا را اشغال می کند و آبله می آورد.
- قرن شانزدهم : مهاجران اروپایی و تجارت برده آفریقایی آبله را به دریای کارائیب و آمریکای مرکزی و جنوبی وارد می کنند .
- قرن هفدهم : مهاجران اروپایی آبله را به آمریکای شمالی می آورند.
- قرن هجدهم : کاوشگرانی از بریتانیای کبیر آبله را به استرالیا می آورند.
تلاش های کنترل اولیه
آبله یک بیماری وحشتناک بود. به طور متوسط ??از هر 10 نفری که به آن مبتلا شده بودند، 3 نفر جان خود را از دست دادند. افرادی که زنده می ماندند معمولاً زخم هایی داشتند که گاهی اوقات شدید بود.
یکی از اولین روشها برای کنترل آبله، واریولاسیون بود، فرآیندی که به نام ویروس عامل آبله (ویروس واریولا) نامگذاری شد. در طول واریاسیون، افرادی که هرگز آبله نگرفته بودند، با خراشیدن مواد در بازوی خود یا استنشاق آن از طریق بینی، در معرض مواد ناشی از زخم های آبله (پوستول) قرار می گرفتند. پس از تغییرات، معمولاً افراد علائم مرتبط با آبله مانند تب و بثورات پوستی را بروز میدهند. با این حال، افراد کمتری نسبت به زمانی که به طور طبیعی به آبله مبتلا شده بودند، بر اثر تغییرات جان خود را از دست دادند.
اساس واکسیناسیون در سال 1796 زمانی آغاز شد که پزشک انگلیسی ادوارد جنر متوجه شد که خدمتکارانی که به آبله گاوی مبتلا شده بودند از آبله محافظت می شوند. جنر همچنین در مورد تغییر رنگ می دانست و حدس زد که قرار گرفتن در معرض آبله گاوی می تواند برای محافظت در برابر آبله استفاده شود. دکتر جنر برای آزمایش نظریه خود، موادی را از زخم آبله گاوی بر روی دست شیر ??دوش سارا نلمز برداشت و آن را به بازوی جیمز فیپس، پسر 8 ساله باغبان جنر تلقیح کرد. ماهها بعد، جنر چندین بار فیپس را در معرض ویروس واریولا قرار داد، اما فیپس هرگز به آبله مبتلا نشد. آزمایشهای بیشتری انجام شد و در سال 1801، جنر رساله خود را با عنوان "درباره منشأ تلقیح واکسن" منتشر کرد. او در این اثر به خلاصه ای از اکتشافات خود پرداخته و ابراز امیدواری کرد که «نابودی آبله، مخوف ترین بلای نوع بشر، باید نتیجه نهایی این عمل باشد».
واکسیناسیون به طور گسترده پذیرفته شد و به تدریج جایگزین عمل واریولاسیون شد. در دهه 1800، ویروسی که برای ساخت واکسن آبله استفاده میشد، از آبله گاوی به ویروس واکسینیا تبدیل شد.
برنامه جهانی ریشه کنی آبله
در سال 1959، سازمان بهداشت جهانی (WHO) طرحی را برای خلاصی جهان از شر آبله آغاز کرد. متأسفانه، این کمپین ریشهکنی جهانی از کمبود بودجه، پرسنل و تعهد کشورها و کمبود اهدای واکسن رنج میبرد. علیرغم بهترین تلاش آنها، آبله هنوز در سال 1966 گسترده بود و باعث شیوع منظم در سراسر آمریکای جنوبی، آفریقا و آسیا شد.
برنامه ریشه کن سازی تشدید شده در سال 1967 با وعده تلاش های مجدد آغاز شد. آزمایشگاههای بسیاری از کشورهایی که آبله به طور مرتب اتفاق میافتد، قادر به تولید واکسن خشک انجمادی با کیفیت بالاتر بودند. عوامل دیگری که نقش مهمی در موفقیت تلاش های تشدید شده ایفا کردند عبارتند از: توسعه سوزن دوشاخه، استقرار یک سیستم نظارت بر پرونده و کمپین های واکسیناسیون انبوه.
در زمان شروع برنامه ریشه کنی تشدید شده در سال 1967، آبله در آمریکای شمالی (1952) و اروپا (1953) از بین رفته بود. موارد هنوز در آمریکای جنوبی، آسیا و آفریقا رخ میداد (ابله هرگز در استرالیا گسترده نبود). این برنامه در جهت خلاصی جهان از این بیماری پیشرفت مداومی داشت و تا سال 1971 آبله از آمریکای جنوبی و به دنبال آن آسیا (1975) و سرانجام آفریقا (1977) ریشه کن شد.